سکنج

امروز روز قشنگی بود، پراز اب وصخره ودرخت.با گروهی که عضوشم والبته معمولا قله میزنن ومن نمیرم!!!امروز که گلگشت بود رفتم، یک دره زیبا در کرمان.به نام سکنج،ترکیبی از رودخونه ،گیاه ،کوه وخلاصه عااالی.هرچند دوتا از دوستای صمیمیم نبودن وفضا اونقدر که دلم میخواست واسه من صمیمانه نبود اما بهرحال طبیعت عاااالی بود.


سکنج نام یک روستاست در نزدیکی این دره وتوی برگشت ، در روستا چنارهایی بسیار تنومند دیدیم ، که البته حرمت خاصی هم داشتن ،مسیر خیابونها بخاطر این چنارها می پیچید وهیچ خونه ای خیلی نزدیک به چنارها ساخته نشده بود ،راستش توی ذهنم تصور کردم این چنارها برای من هم حرمتی در حد یک اانسان دارن واگر مثلا راننده یک ماشین باشم وگیرکنم که به چنار بزنم یا به یک آدم ترجیح میدم ماشین دود شه بره هوا چون واقعا نمیتونم تصمیم بگیرم والبته شاید بزنم به اون آدمه!!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.